نویسنده: اسدالله محمدی نیا
 
امام صادق (علیه السلام) درباره فلسفه ازدواج فرمود:
«لِمَا فِیهِ مِنْ دَوَامِ النَّسْلِ وَ بَقَائِه‏»
هدف از ازدواج (شهوت و غریزه جنسی نیست) بلکه علت اصلی این پیوند از جانب حضرت حق تعالی دوام و بقا نسل بشر است. (1) هر انسان عاقلی دوست دارد فرزندان شایسته از جهات مختلف داشته باشد، و معمولاً پدران و مادران آرزو دارند نور چشمانشان دارای ادب، کمال و تربیت صحیح باشند. یکی از هدف‌های مهم ازدواج همان‌طوری که امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمود، بقاء نسل بشر و حفظ آن از انقراض است، و الّا غریزه جنسی و لذت بردن در حیوانات به مراتب بالاتر و بیشتر از انسان است. زیرا آن محدودیت‌ها و آداب و رسوم و احکامی که برای ازدواج انسان‌ها است در حیوانات نیست.
بنابراین هر شخصی که پیوند مقدس زناشویی را تشکیل می‌دهد، دوست دارد خداوند منّان فرزندان سالم، صالح و زیبا به او عطا نماید. و کسانی که از نعمت فرزند محروم‌اند از زندگی گرم و بانشاط برخوردار نمی‌باشند. اگرچه می‌توانند با قبول فرزند دیگران به کانون خانواده خویش گرمی و شادابی ببخشند، و چه بسا این کار خداپسندانه باعث می‌شود که خداوند به آنان فرزندی رحمت نماید. چنانچه بارها این موضوع در زندگی چنین افرادی اتفاق افتاده است.
بنابراین هر انسان عاقلی دوست دارد فرزندان شایسته از جهات مختلف داشته باشد، و معمولاً پدران و مادران آرزو دارند نور چشمانشان دارای ادب، کمال و تربیت صحیح باشند. در این جهت بهترین الگو از نظر روانشناسی و اجتماعی و اخلاقی پدر و مادر هستند، آنانند که می‌توانند با عمل خود فرزندان شایسته تحویل جامعه دهند و عمری را با افتخار و سرافرازی زندگی کنند. آنانند که می‌توانند به دختر و پسرشان بگویند همانطوری که ما در جوانی پاک بودیم، شما هم پاک و بدون گناه زندگی نمایید.
اما پدران و مادرانی که در دوران جوانی آلوده به گناه بوده‌اند، چگونه می‌توانند الگوی رفتاری و تربیتی برای عزیزانشان باشند! دختر و پسری که در ایام جوانی ارتباط نامشروع با دیگران داشته‌اند، چگونه می‌توانند در آینده الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشند! و در صورتی که بخواهند با دختر و پسر خود در مورد پاکی در جوانی سخن بگویند، کلامشان تأثیر ندارد، زیرا به آنچه می‌گویند عمل نکرده‌اند تا در دل جوانشان اثر نماید.

پی‌نوشت‌ها:

1.بحارالانوار، ج3، ص74. علل الشرایع، ج2، ص267، باب 340.

منبع مقاله :
محمدی نیا، اسدالله، (1392)، دختران می‌پرسند: چرا؟، قم: انتشارات سبط اکبر (ع)، چاپ نهم.